❁❁❁تولد مامان سارا❁❁❁
عزیزم روز پنجشنبه 12 تیر تولد من بود و بابایی حسابی واسم سنگ تموم گذاشت.بنا به رسم همه جمعه ها که میریم باغ عمه مهدیه اینا مراسم تولد رو هم جمعه شب توی باغ عمه جون گرفتیم.مامان پری و باباهادی و عمه ها و مامان جون و دایی رضا اینا همه بودن.به خاطر اینکه ماه رمضان بود و از طرفی هم دایی بابایی فوت کرده بود،بزن و بکوب نداشتیم.اما همه چیز عالی پیش رفت.بابایی واسم یه گوشواره طلای خیلی خوشگل خریده بود و بقیه هم با کادوهای ارزشمندشون حسابی ما رو شرمنده خودشون کردن.فقط شما یه کم بی حوصله بودی و غر میزدی.
راستی چند وقتی بود که به خاطر دندونات خیلی نگران بودم و همش میگفتم چرا چهارتا بیشتر دندون نداری.تا اینکه دیروز متوجه شدم سه تای دیگه همزمان با هم در آوردی.الهی قربونت برم که بی تاب بودن این چند وقتتت به خاطر دندونات بوده.خب بریم سراغ عکسا:
میثم جونم به خاطر همه زحمتایی که کشیدی ممنونم.امیدوارم لایق خوبیهات باشم