❁ ❁ ❁ هشت ماهگی یسنا جیگری❁ ❁ ❁
سلام شیرین عسل مامان
ماهگیت مبارک نانازم
ببخشید دختر گلم که دیر برات نوشتم این چند روز که تعطیل بود خاله هدیه اینا از اصفهان و خاله مهناز اینا از کرج اومده بودن و با دایی رضا اینا همگی خونه عزیزجون دور هم جمع بودیم.خیلی خوش گذشت.
کاش اینهمه از هم دور نبودیم.خدا میدونه که دیگه کی همدیگه رو میبینیم.
از شیرین کاریهات بگم که ماشالله یه چیزی که میبینی و خوشت میاد سینه خیز سریع به طرفش حرکت میکنی و برش میداری.ولی این چند روز سرما خوردی و یه کمی لاغر شدی.
دخترم الان دو روزه عزیزجون(مامان مامانی) اومده کمکم که خونه تکونی کنیم و شما خیلی دختر خوبی بودی و اصلا اذیت نکردی.آفرین دختر گلم.به مناسبت ماهگردت هم بابایی قول داده تو این هفته شام ما رو بیرون دعوت کنه.ممنون بابایی.
راستی یادم نبود بگم بابایی هفته گذشته با چند تا از همکاراش رفته بود کیش و یه عالمه سوغاتیهای خوشگل برای من و شما آورده بود.
اینم چند تا عکس از این چند روز.
عزیزم ببین توی این عکسا چقدر بی حالی فدات بشم.