یسناکوچولویسناکوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

(◕‿◕)❤یسنا تنها دلخوشی مامانش❤(◕‿◕)

<no title>

روزهای پاییزی چه دلتنگ و بی تابی های مادرت برای ورودت به زندگی چه بسیار است. این روزها، در غروب آفتاب سرد و بی روح، برگ های زرد و خشک، آسمان ابری و گریان، چشم های مادرت به حس وجودت معطوف شده. ثانیه ها را مدام می شماریم، ثانیه هایی که بعضا مملو از التهاب و استرس است. سالم بودنت آرزوی همیشگی ما است. تصمیم براین دارم که نام زیبای سلنا را برایت انتخاب کنم و نمی دانم در آینده که در این دنیای رنگارنگ گام می گذاری، از این نام خرسند هستی یا ... اعتراف می کنم که مادرت بیش از من برایت بی تاب است و شب و روز ندارد. همه دنیای مادرت به تو خلاصه شده و اینجاست که پدر در حاشیه های عاطفی مادر گم می شود. الته حق براین است که آمدن تو اشتیاقی خوشایند است....
2 آبان 1391

❁ ❁ ❁ هفته بیست و دوم❁ ❁ ❁

سلام هستی مامان... به لطف خدای مهربون یه هفته دیگه رو به سلامتی پشت سر گذاشتی و وارد هفته بیست و دوم شدی.الان دیگه همه اتفاقاتی که در اطرافت میگذره رو متوجه میشی. حالا با حسی متفاوت صبح‌ها که بیدار می‌شم به تو سلام می‌گم و راجع به احساسم با تو حرف می‌زنم. وقتی درون من جا به جا می‌شی، وقتی تکان خوردن‌هاتو حس می‌کنم و قربان صدقه‌ات می‌رم و می‌گم دوستت دارم تو می‌شنوی و با  یه تکانی دیگه جوابم رو می‌دی. من و بابایی حرف‌ها برات داریم. می‌خوا...
2 آبان 1391